۱۳ آبان به پیشنهاد چه کسانی روز دانش آموز شد؟ + سند
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۸۸۲۲۰
به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، امام خمینی با مستقر شدن در پاریس در ۱۶ مهرماه در اوّلین پیام به ایران به مناسبت آغاز سال تحصیلی فرمودند: «در آغاز سال تحصیلی به محصلین علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشآموزان که برای برقراری حکومت عدل اسلامی بهپا خاستهاند درود میفرستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام خمینی خطاب به جوانان فرمودند: «هان ای عزیزان من! در محیط مدارس و دانشگاهها و دانشسراها آگاهانه و متعهد بهپاخیزید و به هم بپیوندید و برای نجات اسلام و کشور کوشش کنید». امام خمینی با برشمردن حمایتهای قدرتهای راست و چپ از رژیم، خصوصاً سفر رئیسجمهور چین به ایران خطاب به دانشجویان و دانشآموزان فرمودند: «پیوندتان را با ملّت بزرگمان که تنها میخواهد روی پای خود بایستد و هیچ گونه گرایشی به شرق و غرب نداشته باشد... مستحکمتر کنید و با شعار واحد توحیدی دست جباران و غارتگران بینالمللی را از مخازن خود کوتاه کنید». برای رسیدن به حکومت اسلامی «سدهایی باید از سر راه برداشته شود» که عبارتند از: «۱- برچیده شدن نظام شاهنشاهی..». «۲- بیرون راندن تمام عناصری که در زمان سلطنت پهلوی متصدی امور مهمهی کشور بودهاند». «۳- قطع ایادی اجانب راست و چپ از سر کشور».
امام خمینی وظایف ویژهی «دانشجویان و دانشآموزان و طلاب علوم دینیه» را چنین برشمردند:
۱- اعتراض به «استادان و دبیران و سران قوم» که «از مقاصد ملی و دینی که سرنگونی رژیم پوسیده» است انحراف پیدا کردهاند؛
۲ـ برقراری «روابط دوستانه و فعالانه» بین «طلاب علوم دینی و دانشجویان»؛
۳ـ دعوت از ارتش برای گسستن «زنجیر تسلط اجانب» و پیوستن به ملت؛
۴- «هوشمندانه به مسائل روز نظر» کردن؛ از جمله تلاش رژیم برای راهاندازی عدهای با شعارهای کمونیستی برای ترساندن مردم؛
۵- حمایت از «قیام حقّطلبانه و مردانهی قشرهای کارگر و کارمندان محروم و مسلمان ایران که به اعتصاب کشیده»اند.
پیام امام خمینی بر انگیزه دانشآموزان و دانشجویان افزود، نیمهی دوم مهرماه تقریباً رهبری تظاهرات در سرتاسر کشور به دست دانشآموزان افتاد. نیمهی اوّل آبان دانشجویان بر تکاپوی خویش افزودند و خصوصاً دانشگاه تهران مأوای دانشآموزان و مرکز تظاهرات مشترک آنان قرار گرفت.
روز دوم آبان
روز دوم آبان دانشآموزان از مدارس مختلف با تظاهرات به دانشگاه تهران رفتند و تظاهرات بزرگی را مشترکاً با صلوات شروع کردند. به گزارش کیهان تعداد تظاهرکنندگان بیش از ده هزار نفر بودند که در ساعت ۱۱:۳۰ از دانشگاه خارج و در خیابانها به تظاهرات ادامه دادند. به گزارش اطلاعات در این روز «هزاران دختر و پسر مسلمان نماز ظهر خود را در زمین چمن و دیگر نقاط محوطهی دانشگاه گزاردند. دانشگاه تهران تاکنون چنین صحنهای ندیده بود».
روز سوم آبان
روز سوم آبان نیز دانشآموزان، مدارسِ خود را در تهران تعطیل و به طرف دانشگاه تهران حرکت کردند. گرچه نیروهای نظامی در بعضی از نقاط با آنان درگیر شدند؛ ولی دانشآموزان از راههای فرعی خود را به دانشگاه رساندند. «دانشآموزان با دادن شعارهای ضد دولتی و ضد آمریکایی و شعارهایی مانند درود بر خمینی، نصرمنالله و فتحقریب و شعارهایی در حمایت از زندانیان سیاسیدر خیابانهای دانشگاه تهران دست به راهپیمایی زدند». این تظاهرات تا ساعت ۱۰:۱۰ شب ادامه داشت. این تظاهرات به دانشگاه صنعتی آریامهر نیز کشیده شد. گروهی از دانشآموزان نیز با شعارهای مذهبی به دانشگاه آریامهر رفتند که به حدود ۸۰۰۰ نفر رسیدند و بعد از «خواندن نماز جماعت مغرب و عشا» متفرق شدند.
روز چهارم آبان
روز پنجشنبه ۴ آبان، دانشگاه تهران توسط نیروهای حکومت نظامی بسته شد و از ورود دانشجویان جلوگیری به عمل آمد. در نتیجه در اطراف دانشگاه تهران زدوخورد شد.
روز ششم آبان
روز شنبه ۶ آبان نیز اکثر مدارس تهران تعطیل شد و دانشآموزان در خیابانها دست به تظاهرات زدند. پلیس به تظاهرکنندگان حمله کرد و چندین دانشآموز را مجروح کرد.
رژیم برای جلوگیری از تجمع دانشآموزان اعلام کرد: دانشگاه تهران در روزهای ششم و هفتم تعطیل است. رئیس دانشگاه تهران، دکتر عبدالله شیبانی که چند روز پیش اعلام کرده بود دانشگاه باید برای اعتراض دانشجویان آزاد باشد در مصاحبهای اعلام کرد: «تجربهی پنج روز آزادی عبور و مرور دانشگاه تهران نشان داد که کنترل باید انجام شود. شنیدهام گروههای بسیاری قصد داشتند به دانشگاه بیایند و تحصن اختیار کنند. اینها نشانگر این میتواند باشد که ممکن است از آزادیها سوءاستفاده شود».
به دنبال این اعلام تعطیلی ۲۱۰۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران به مدت یک هفته اعلام تحصن کردند.
روز هفتم آبان
هفتم آبان نیروهای ارتش در اطراف دانشگاه تهران مستقر شدند و از رفتن مردم به دانشگاه جلوگیری کردند. دانشآموزان در اطراف دانشگاه تهران تجمع کردند و سرانجام عدهای توانستند به داخل دانشگاه راه یابند. آنها با شکستن قفلها درهای دانشگاه را بر روی دانشجویان بیرونی گشودند و حدود پنج هزار نفر در دانشگاه تجمع کردند و نیروهای نظامی نیز فقط نظارت میکردند. دانشجویان در زمین چمن اجتماع کردند و بعد از ساعت ۱۲ نماز جماعت برپا داشتند. بعد از نماز جماعت شروع به راهپیمایی کردند و به شعار «حکومت اسلامی ایجاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «درود بر طالقانی مجاهد نستوه» و «ایران کربلا شده هر روز عاشورا شده» پرداختند.
روز هشتم آبان
هشتم آبان نیز «دانشگاه تهران شاهد تظاهرات وسیع دانشجویان بود». در این روز نیروهای نظامی از اطراف دانشگاه تخلیه شده بودند و دو کامیون نظامی فقط جلوی در اصلی دانشگاه مستقر شده بودند. در این روز عدهای از دانشجویان و مردم در محوطهی دانشگاه دست به تظاهرات زدند و با انداختن زنجیر به دور مجسمهی شاه تصمیم بر انداختن آن را داشتند که به دلیل استحکام آن موفق نشدند. تظاهرات روز نهم در دانشگاه نیز بدون هیچ اتّفاقی پایان یافت.
روز دهم آبان
روز دهم آبان نیز مدارس تعطیل شد و دانشآموزان به دانشگاه تهران آمدند. ساعت ۹ صبح اجتماع بزرگ دانشگاه تهران به مناسبت هفتهی همبستگی با پیام آیتالله طالقانی آغاز شد و چند نفر به سخنرانی پرداختند. سپس دهها هزار نفر دانشجو و دانشآموز در محوطهی دانشگاه دست به تظاهرات زدند. روز یازدهم نیز تظاهرات بدون درگیری خاتمه یافت.
روز تاریخی و خونین ۱۳ آبان
روز شنبه ۱۳ آبان گروههای دانشآموزی با تعطیل مدارس به سوی دانشگاه تهران حرکت کردند. هر لحظه بر تعداد تجمعکنندگان افزوده میشد. نیروهای نظامی از ساعت ۱۱ صبح محاصرهی دانشگاه را آغاز کردند. حدود ساعت ۱۲ ظهر نیروهای ارتش جلوی در جنوبی دانشگاه مستقر شدند و شلیک نارنجک گاز اشکآور را به داخل دانشگاه آغاز کردند.تظاهرکنندگان با برافروختن آتش به خنثیسازی گازها پرداختند که ناگهان نیروهای نظامی نوک اسلحههای خودکار خود را از میلهها به سوی تجمعکنندگان گرفتند و بر روی آنها آتش گشودند. تعداد زیادی از دانشآموزان در خاک و خون غلطیدند، صدها نفر مجروح شدند که از در شمالی آنان را به بیمارستان منتقل کردند. این تظاهرات خونین ۶ ساعت ادامه داشت.
خبرگزاریها تعداد کشتهشدگان را ۱۰ نفر و دانشجویان ۶۵ نفر اعلام کردند. کمکم تظاهرات به بیرون از دانشگاه کشیده شد و سرتاسر تهران به میدان جنگ تبدیل شد. در این تظاهرات خیابانی ۳۰ نقطهی تهران به آتش کشیده شد.
تلویزیون ملی ایران بدون هیچ سانسوری برای اولین بار در شب، فیلم تظاهرات و کشتار دانشآموزان و دانشجویان را به نمایش گذاشت.مدیرعامل تلویزیون ناصرالدین شاهحسینی مجبور به استعفا شد؛ ولی انتشار تصاویر خونین از تلویزیون موجی از خشم و نفرت را در سرتاسر ایران به وجود آورد. بسیاری از خانوادههای طبقهی مرفه که صاحب تلویزیون بودند، نسبت به رژیم به خشم آمدند و از حالت تردید خارج و به مردم پیوستند.
پیام امام به مردم
امام خمینی به مناسبت فاجعهی ۱۳ آبان در پیامی خطاب به ملّت ایران نوشتند: «من نمیدانم که از کدام مصیبتهای ملت و از کدام جنایتهای شاه بنویسم، قلم من عاجز است. آیا جنایاتی را که در دانشگاه تهران به دست دژخیمان شاه واقع شد متذکر شوم یا از کشتارهایی که در سراسر ایران به امر این جنایتکار حرفهای صورت گرفت؟» امام خمینی از ملت خواستند تا «رسیدن به هدف، نهضت را هر چه شورانگیزتر ادامه دهد». امام خمینی هدف نهضت را سرنگونی شاه، نابودی رژیم شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی اعلام کردند و تصریح نمودند: «هر کس یا هر گروه که با این پیشنهادهای سهگانه موافق نیست، راه او غیر از راه ما و راه ملت ایران است». امام خمینی لازمهی رسیدن به این اهداف را «ادامهی اعتصاب در تمام دستگاههای دولتی» و «پشتیبانی از اعتصاب کارمندان» و «کمک مالی به کسانی که در اثر اعتصاب ضرر دیدهاند» اعلام کردند.
امام خمینی در پایان از «سران نیروهای هوایی و زمینی و دریایی» خواستند «با افراد خود به ملّت بپیوندند که اطاعت شاه اطاعت از طاغوت است» و از «سربازان و سایر قوای انتظامی» خواستند که از «اوامری که برخلاف مسیر ملت است سرپیچی کنند» و از خانواده نظامیان خواستند تا آنها را از «مخالفت با ملت و از ظلم و ستم به خواهران و برادران اسلامی خود باز دارند».
گرچه عوامل سقوط دولت شریفامامی از قبل مهیا شده بود؛ ولی تظاهرات خونین ۱۳ آبان نقطهی پایان حکومت آشتی ملی بود؛ به همین جهت شریفامامی با همهی ادّعای استقامت و ماندن در فردای آن روز مجبور به استعفا شد. دانشآموزان پایتخت در ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ با صدور بیانیهای روز ۱۳ آبان را روز دانشآموز نامیدند و اینگونه ۱۳ آبان در تاریخ ایران جاودانه و الهامبخش شد.
«انتشار بیانه توسط دانشآموزان برای نام گذاری ۱۳ آبان به روز دانش آموز»
منبع: کتاب یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، روحالله حسینیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/۶۷۰۷۸/
منبع: فارس
کلیدواژه: دانش آموز دانشجویان ۱۳ آبان روز شهدای دانش آموز دانش آموزان دانش آموز آبان روز ۱۳ آبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۸۸۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلم خلاق، دانشآموز هنر آفرین
اینجا اتاق یک مؤسسه هنری یا فروشگاه تولیدات هنرهای تجسمی نیست. اینجا کلاسی است در یک مدرسه متوسطه دوره اول؛ کلاسی که به همت معلم دوراندیش و دانشآموزان هنردوستش تبدیل به یک کارگاه تولید هنرهای سنتی شده است. حالا پسران مدرسه امامرضا(ع) در خیابان خواجهربیع به کمک محسن پاکمنش که معلمی هنردوست و هنرآموز است، عبارت «از هر انگشتش یک هنر میریزد» را معنی کردهاند.
یک مدرسه معمولی با کادر غیرمعمولی
از زیر تابلو اسم مدرسه که نام امام رضا(ع) بر آن نقش بسته، وارد حیاط شده و بعد به سمت کارگاه بچهها میرویم. در مسیر همه چیز معمولی است؛ انگار اینجا هم یک مدرسه متوسطه مثل سایر مدرسههاست. اما وارد کارگاه که میشویم، تازه ماجرا شروع میشود و متوجه میشویم با یک مدرسه با کادر غیرمعمولی طرف هستیم. کادری که به رسالت مدارس امام رضا(ع) توجه کرده و پرورش را مقدم بر آموزش قرار دادهاند تا بچهها زیر سایه امام رضا(ع) شاد، باانگیزه و توانمند بار بیایند و به سمت خودکفایی قدم بردارند. این را میتوان از نگاههای روشن بچهها به صورت معلمشان فهمید که به مهر در کنار او میایستند و با اشتیاق تمام به دستانش نگاه میکنند تا بیاموزند. معلمی که بناست آنچه در سالها آموخته را حالا با همه وجود در اختیار دانشآموزانش قرار دهد.
دانشآموزان خوشبختی که هنرها میآموزند
آقامعلم، کلاس هنر را از آنچه در ذهن ما میگذرد، فراتر برده است. در این مدرسه وقتی زنگ هنر میخورد، دانشآموزان فقط دنبال قلم خوشنویسی و جعبه مدادرنگی نیستند، از کیسه گچ گرفته تا تکههای چرم به دست میگیرند و راهی کارگاه میشوند. آنها در زنگ هنر آزادند! آزاد برای اینکه یک اثر هنری خلق کنند. این اثر هنری میتواند یک صفحه نقاشی باشد یا یک کیف چرمی دستدوز، شاید هم یک ظرف سفالی.
محسن پاکمنش دو روز در هفته در این مدرسه حاضر است. او معلم هنر است و هرچه از نوجوانی تاکنون در حوزه تولیدات صنایع دستی یاد گرفته، ریخته روی میز کار. به دانشآموزی چرمدوزی میآموزد و به دانشآموز دیگری طراحی گرافیک. دانشآموزان مدرسه امام رضا(ع) خواجهربیع خیلی خوشبختاند که در این سن، آموزشهای عملی دانشگاه را با معلم هنردوست خود میآموزند.
اولویت برایم تدریس است
آقای پاکمنش از 18سالگی انواع و اقسام هنرها را آموزش دیده و حالا هر چه در این 30سال آموخته را در کلاس هنر با دانشآموزانش به اشتراک میگذارد. دیپلم هنرهای سنتی دارد، فوقدیپلم نقاشی گرفته و در ادامه از طریق دانشگاه فرهیختگان وارد دنیای جذاب معلمی شده و لیسانس هنرهای تجسمی را زیربغل زده است. او همه دوره تحصیل را به هنر گذرانده و همین موضوع، عرق به هنر را در وجودش پرورانده است. همان چیزی که دوست دارد در صورت بروز استعداد در دانشآموزانش هم پرورش یابد.
عشق به هنرهای سنتی اصیل ایرانی سبب شده محسن پاکمنش از دوران فراغت نوجوانی و جوانی، حداکثر بهره را ببرد و در گذر زمان، آموزش طراحی فرش، بافت فرش، دوخت سنتی، سفالگری، آینهکاری، کاشی هفترنگی و تذهیب را سپری کند. آموزشهایی که حالا به کار او میآید و علاوه بر اینکه در این حوزه فعالیت دارد، آنها را به دانشآموزانش میآموزد.
آقای معلم بیش از 21سال سابقه تدریس دارد، حالا هفت سالی میشود گذرش به خواجهربیع افتاده و وقت کلاس هنر را با بچههای این محدوده از شهر میگذراند. او علاوه بر سالهای تدریس، در حوزههای فرهنگی و هنری، امور مدیریتی و مربیگری را نیز عهدهدار بوده است اما اولویت برایش تدریس است، چرا که این فضا، روح هنری او را نوازش میکند.
مهارتآموزی در کنار تعلیم و تربیت
آقامعلم در نوع خودش، آموزگاری نمونه است که سعی کرده مهارتآموزی را در کنار تعلیم و تربیت در بچهها پرورش دهد. او خاطرهای از نختین روزهای تغییر فاز کلاسهای هنر در مدرسه امام رضا(ع) دارد. آقامحسن تعریف میکند: روز اولی که وارد کلاس هنر این مدرسه شدم، یک سفره یکبارمصرف کنار کلاس پهن و روی آن شروع کردیم به سفالگری. کلاس که تمام شد، دیدیم اصلاً وضع نظافت جالب نیست. این شرایط ادامهدار بود و به این نتیجه رسیدیم نمیتوان این گونه با دانشآموزان هنر کار کنیم. از مدیریت درخواست کردیم و به ما دو میز در کتابخانه دادند. دوباره پیگیری کردیم و حالا ما یک کارگاه در مدرسه داریم که محل هنرنمایی تکتک این دانشآموزان است.
«هنر، تجربه و مهارت» این عنوان تابلویی است که بر سردر کارگاه مدرسه امام رضا(ع) حک شده است. کارگاهی که دانشآموزان زنگ هنر خود را در آن سپری میکنند. آنها در دوره نونهالی هنر را در اینجا میآموزند، با خطا و آزمون آن را تجربه میکنند و در نهایت در حوزهای که به آن علاقه دارند مهارت کسب کرده و در ادامه اتفاقات بهتر را تجربه میکنند.
«پدر مرحومم پیگیر بودند چیزی را یاد بگیرم که دوست دارم، به همین خاطر در کانون فرهنگیتربیتی کودک و نوجوان شهرمان در قوچان از کلاس هنر میآمدم، میرفتم کلاس خط، از آن کلاس به کلاس دیگر و این موضوع برای من لذتبخش بود. من از این لذت میبردم که میآموزم و تجربه میکنم»؛ این جملاتی است که محسن پاکمنش در وصف دغدغههای امروزش بیان میکند و ادامه میدهد: چون آن زمان، مرور هنرها و تجربههای مختلف برایم شیرین بود و زمینهساز درآمد و موفقیت این روزهایم شد، این برایم یک اصل شد که دانشآموزان من هم این تجربه را کسب کنند.
کسب درآمد با هنرهایی که آقامعلم آموخت
کلاس «هنر، تجربه و مهارت» مدرسه امام رضا(ع) فقط خاص زنگ هنر نیست، درِ این کلاس دو روز در هفته به روی دانشآموزان باز است. فرقی نمیکند در ساعت کلاسی به اینجا سر بزنیم یا زنگ تفریح؛ بچهها در هر فرصتی که بدست میآورند، لباس کار میپوشند، خود را به کارگاه میرسانند و لابهلای میزهای کار وول میخورند و اثر تولید میکنند. از کیف دستی چرمی گرفته تا جاسوئیچی. از آینه رنگکاری شده گرفته تا مجسمه. ظرفهای سنگی و سفالی و نقاشی و خطاطی هم دیگر تولیدات آنهاست که در قفسه نمایشگاهی کارگاهشان میتوان دید.
دستها داخل مواد و رنگ، صورتهایی که حین کار با ابزار سیاه شده و لباسهای گلی؛ این تصویری است که در چهره دانشآموزان داخل کارگاه نمایان میشود. بچهها وقتی وارد این کلاس میشوند، میدانند شاید لباسهای مرتب و اتوکشیدهشان کثیف شود، با وجود این با ذوق بسیار میآیند و آخر هم باید به زور از کارگاه به سمت کلاس بعدی هدایتشان کرد. به قول آقای پاکمنش اینجا همه آزادند و کسی نباید نگران نمره باشد، آنها باید استعداد خود را بشناسند و آن را در این کارگاه پرورش دهند. همان اتفاقی که نفرات قبلی رقم زدهاند، دانشآموزان سالهای گذشته این مدرسه الان و در دوران دانشجویی روی هنرهایی که در متوسطه فراگرفتهاند، متمرکزند و از آن کسب درآمد میکنند.
سودهای 100 درصد از هنر دست دانشآموزی
محمد، ساعتی را ساخته که برایش 4هزار تومان تمام شده و الان تا یک میلیون تومان مشتری دارد. سعید هم سه ظرف رزین خود را با قیمت 100هزار تومان ساخته و به زودی به قیمت 300هزار تومان به دوستان و آشنایان خواهد فروخت. مجبتی هم کارهای چرمی دوخته که به گفته خودش سود 500هزارتومانی به او خواهد رساند. این وضعیت بسیاری از دانشآموزان این مدرسه است که به کمک محسن پاکمنش هنرهای سنتی آموختهاند و حالا از این طریق، بخشی از مخارج تحصیل خود را تأمین میکنند.
آنها گروهی در ایتا درست کردهاند، هرکس محصولات خود را در این فضا به اشتراک میگذارد و بعد هم میفروشد و درآمدش را در جیبش میگذارد و همگی در کنار هم از این اتفاقات خوب لذت میبرند. به گفته آقای پاکمنش، برخی از بچهها تجربه فروش تولیدات خود از طریق سایت دیوار را هم دارند که مایه امیدواری برای آینده آنهاست.
معلم هنرمند منطقه ما با تجربه کار این سالها، به این نتیجه رسیده که با تکیه بر توان دانشآموزی و قشر جوان میتوان در بسیاری از حوزهها به خودکفایی رسید. او میگوید: میخواهم به تأکید رهبر معظم انقلاب بر مهارتآموزی دانشآموزان اشاره کنم؛ ایشان در سخنانی تأکید داشتند دانشآموز در کنار درس یک مهارت را کسب کند، الان دانشآموزان مدرسه ما بیش از یک مهارت دارند که اگر این اتفاق در همه مدارس رقم بخورد، میتواند نتایج مثبتی برای شهر و کشورمان به همراه داشته باشد.
زهرا زنگنه